ارش
فقه اسلامی برای برخی از انواع جراحات و صدمات دیه خاصی پیشبینی نموده است که دیه پیشبینی شده در این موارد را دیه مقدر مینامند، لیکن در بسیاری از صدمات و جراحات دیهای از قبل مشخص نشده و تعیین آن به عهده قاضی گذاشته شده است که دیه قابل پرداخت را ارش گویند.
ارش در لغت به معانی مختلفی مانند ارج، اندازه معینی از دست (از سر انگشت میانه دست تا آرنج که تقریبا نیممتر است- ذراع)۱، خصومت واختلاف، برانگیختن وشورانیدن بعضی بر بعضی دیگر و خونبهای جراحت، خراش مقابل مالی جراحت، تاوان زخمها۲ آمده است.
در اصطلاح فقها ارش به چند معنی بکار رفته است۳، از جمله، آنچه که خریدار پس از اطلاع بر عیب مبیع از فروشنده میگیرد. دراین صورت خریدار حق خیار دارد و اگر بخواهد میتواند معامله را فسخ کند و بهای آن را پس بگیرد یا آن را بهم نزند و فقط تفاوت قیمت مبیع سالم و مبیع معیوب را دریافت دارد، این تفاوت میان دو قیمت را ارش گویند.
ارش گاه فقط به تفاوت قیمت صحیح و قیمت معیوب اطلاق میشود و آن در جایی است که معاملهای در میان نبوده و ثمنی وجود نداشته باشد. مثلاً هرگاه مال مغضوب در دست غاصب معیوب گردد، ملزم است هم مال معیوب و هم تفاوت بها و قیمت آن را به مالک رد کند و این تفاوت را ارش گویند و نیز غاصب ملزم است در مواردی که آن چیز دارای اجرت است مثل خانه، هم مال مغصوب و هم اجرتالمثل آن را به مالک پس بدهد و اگر مال مغصوب در دست او بماند تا معیوب گردد، مانند جامهای که بپوسد یا حیوانی که لاغر شود، باید هم اجرت و هم قیمت نقصان را بپردازد و این را نیز ارش گویند.
فظ ارش در بسیاری از موارد برای تعبیر از مالی که به سبب جنایت بر اعضای انسان واجب گردیده است به کار می رود و همچنین در حیوان هرگاه جنایت باعث نقصان بهای آن شود.
دکتر عوض احمد ادریس ارش را اینگونه تعریف نموده است:۱ «ارش عبارت است از مالی معین شده از طرف شارع یا به حکمیت، در مقابل ضررها و جنایات، غیر قتل نفس و غیر اتلاف مال».
امام خمینی در تحریرالوسیله می فرماید:۲ «دیه، مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو، واجب می شود چه معین شده باشد چه نشده باشد، اما مراد از ارش جنایتی است که میزان آن از طرف شارع معین نشده است.»
صاحب جواهر نیز در تعریف ارش می فرماید:۳ «… و آنچه را که معین نشده است ارش می گویند.»
همانطور که ملاحظه میشود ارش نسبت به دیه معنای گستردهتری دارد زیرا دیه فقط مربوط به جنایات علیه نفس و اعضای بدن انسان است در حالیکه ارش هم در مورد جنایات بر بدن انسان و هم در مورد مابهالتفاوت جنس سالم و معیوب بهکار برده میشود. در همین رابطه بیان شده است: «ارش مشترک لفظی است در بیش از یک معنی، در حقوق مدنی ارش عیب گویند و در حقوق جزا ارش جنایت.»۴
فقهای اسلامی در بیان مفهوم ارش جزایی از دو روش تبعیت کردهاند، عدهای با بیان این مطلب که دیه چه به صورت مقدر و چه به صورت غیرمقدر باشد، مفهوم ارش را داخل در دیه میداننـد و
عدهای دیگر آن قسم مقدر را دیه و قسم غیرمقدر را ارش نامیدهاند و همانگونه که بیان شد، دیدگاه اخیر مورد قبول فقهاست.
ماده ٣۶٧ قانون مجازات اسلامی در مورد ارش مقرر میدارد: «هر جنایتی که بر عضو کسی وارد شود و شرعاً مقدار خاصی به عنوان دیه برای آن تعیین نشده باشد، جانی باید ارش بپردازد.»
در لایحه جدید قانون مجازات اسلامی در ماده ۴١١ و ماده ۴۱۲ در تعریف ارش آمده است: «ارش عبارت از دیه غیرمقدر است که میزان آن در شرع تعیین نگردیده و دادگاه موظف است با لحاظ نوع و کیفیت صدمه وارده و تأثیر آن در سلامت مجنیعلیه و میزان خسارت وارده با در نظر گرفتن دیه با جلب نظر کارشناس میزان آن را تعیین کند.»
ایرادی که بر ماده ٣۶٧ قانون مجازات اسلامی وارد میباشد این است که چرا قانونگذار از لفظ «شرع» استفاده نموده است؟ آیا منظور از شرع، قانون است یا هر دو آنها؟
در جواب میتوان گفت: نص قانون مقدار دیه را به شرع ارجاع داده است اما مطابق با اصل قانونی بودن مجازاتها، مقدار دیه «به عنوان مجازات مطابق با ماده ١۵ قانون مجازات اسلامی» باید در قانون مشخص شده باشد، زیرا معیار تعیین مجازات قانون است در حالیکه مقنن در این مورد از این اصل عدول نموده است و آن را به شرع ارجاع داده که بهتر میبود به جای شرعاً از واژه قانون استفاده مینمود تا هیچ شک و شبههای باقی نماند.
رأی وحدت رویهای نیز در تصدیق این امر وجود دارد که مقرر میدارد: «مستفاد از ماده ٣۶٧ قانون مجازات اسلامی، ارش اختصاص به مواردی دارد که در قانون برای صدمات وارده به اعضای بدن دیه تعیین نشده باشد.»۱
یکی از حقوقدانان اعتقاد دارد، قانونگذار با قید کلمه «شرعاً» در مورد جنایاتی که بر عضو وارد میشود ولو اینکه قانون دیات در خصوص آن ساکت بوده ولی در منابع یا فتوای معتبر فقهی برای آن دیه لحاظ شده باشد، نظیر پستان و کفیل، باید برای آن دیه و در سایر موارد با توجه به عمومات ماده ٣۶٧ و رعایت مقررات ماده ۴۹۵ قانون مجازات اسلامی ارش تعیین نمود.۱
در مورد تعیین میزان ارش لازم به ذکر است، در گذشته بدین کیفیت بوده که انسان را به منزله برده فرض نموده، قیمت صحیح او و قیمت معیوب او به علت جنایت جانی محاسبه، آنگاه مابهالتفاوت دو قیمت را تقسیم بر قیمت صحیح میکردند و این کسر را در مقدار «دیه نفس» ضرب و حاصل آن را ارش مینامیدند. بطور مثال اگر قیمت مجنیعلیه در حالت سلامت معادل دینار و در حال عیب ۶۰۰ دینار میبود، ارش آن بعد از محاسبه، ٢۵ شتر میشد. ولی چون در حال حاضر بردهداری منسوخ گردیده و عبد وجود ندارد از روش فوق استفاده نمیشود و باید از راه مصالحه مقدار ارش را تعیین نمود و در این حکم خلافی بین اصحاب نیست بلکه اجماع منقول و محصل بر آن قائم می باشد.۲
ماده ۴۹۵ قانون مجازات اسلامی در بیان مقدار ارش مقرر میدارد: «در کلیه مواردی که به موجب مقررات این قانون ارش منظور گردیده، با در نظر گرفتن دیه کامله انسان و نوع و کیفیت جنایت، میزان خسارت وارده طبق نظر کارشناس تعیین می شود.»
در چگونگی محاسبه ارش، میزان صدمه وارده بر عضو را در مقایسه با دیه کامله ملاک دانستهاند و بدیهی است که میزان ارش هرگز نباید به اندازه دیه نفس برسد. برخی از فقیهان عامه مبنای تعیین ارش را سنجش جراحت وارده نسبت به نزدیک ترین جراحت دارای دیه معین قرار داده اند.۳
عدهای ارش را یکی از مشکلات محاکم دادگستری در حال حاضر میدانند زیرا: |
اولاً ، ضابطه و تعریف دقیق و صحیحی از ارش و چگونگی تعیین آن در قوانین جزایی اسلامی ایران وجود ندارد؛
ثانیاً ، تعیین و برآورد میزان دقیق و صحیحی از ارش و تشخیص نوع صدمه وارده که امری فنی و محتاج به اظهار نظر کارشناسی پزشک است، بسیار مشکل است.۱
همانطور که قبلاً بیان نمودیم، حنفیان در مورد ارش و دیه نظرشان کاملاً مخالف با دیگر فقهای اسلامی و نظام کیفری ایران میباشد. از مجموع تعاریف فقهای حنفی میتوان این تعریف را راجعبه ارش برگزید: «… والارش الواجب باالجنایه علی ما دون النفس» ارش به مالی که در اثر جنایت بر کمتر از نفس واجب میگردد، گفته میشود که این تعریف مترادف با ضررهای بدنی بوده و همانطور که بیان نمودیم، فقهای اسلامی و قانونگذار در مواردی که مقدار دیه قانوناً و شرعاً معین نباشد، دیه مقرر کردهاند که ممکن است عضوی دیه و عضو دیگر ارش داشته باشد، مانند خونریزی داخل بینی یا خونریزی داخل چشم و تورم. اما حنفیان معتقدند در جنایت بر اعضا، دیه موضوعیت ندارد و تفاوتی میان معین بودن و غیرمعین بودن نیست و در همه موارد برای جنایت بر عضو ارش در نظر گرفتهاند.
در پایان با پرداختن به وجه تشابه و افتراق ارش و دیه، ارش را کاملتر مورد بررسی قرار میدهیم:
وجوه تشابه بین ارش ودیه:
١-هر دو مابه ازای مالی جنایت هستند؛ ۲-دیه و ارش توسط حکم دادگاه مشخص میشوند؛ ٣-هر دو آنها قابل مصالحه می باشند؛ ۴- عموماً مسئول پرداخت دیه خود جانی می باشـد، به جز موارد
مصرح در قانون؛ ۵-دیه و ارش مرد وزن مسلمان تا ثلث دیه کامل با هم برابرند ولی از ثلث دیه کامل به بالا، دیه و ارش زن، نصف مرد مسلمان میباشد.
وجوه افتراق بین ارش و دیه:
١-مقدار دیه از سوی قانونگذار معین شده است، در حالیکه ارش مقدار معینی نداشته و به قاضی واگذار شده است تا با استفاده از نظر کارشناسان و با هدف فصل خصومت مبلغی را به عنوان ارش تعیین نماید.
٢-جنس دیه منحصر در مواردی است که در قانون مشخص شده است و انتخاب آن بر عهده جانی است، در حالیکه ارش به موارد مذکور منحصر نبوده و قاضی، جانی را به پرداخت میزان معینی از مال، محکوم می نماید، بدون آنکه جانی در انتخاب آن مخیر باشد.
٣-در دیه قاضی اختیاری در کم و زیاد کردن مقدار آن ندارد ولی در مورد ارش قاضی با توجه به نظر کارشناس ، مقدار ارش را تعیین مینماید، حتی در برخی موارد این اجازه به قاضی داده شده که مقدار ارش را رأساً تعیین نماید، مانند جنایتی که لثهها را جمع کند و در اثر آن دندانها را نپوشاند.۱
۴-برای پرداخت دیات بر حسب عمد، شبهعمد و خطایمحض مهلتهایی در نظر گرفته شده است، ولی ارش باید بلافاصله پس از قطعیت حکم پرداخت شود.
۵-تغلیظ صرفاً در دیه وجود داشته و در ارش مصداق ندارد، چرا که تغلیظ به صراحت ماده ٢٩۹ قانون مجازات اسلامی در قتل مطرح بوده و در قتل، صرفاً دیه مطرح است و ارش موضوعیتی ندارد.۲ |
|
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزییات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 416
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0