فرض عقلاییبودن
فرض «عقلایی بودن» سرمایهگذاران به عنوان مدل سادهای از رفتار انسان، یکی از پایههای اصلی دانش مالی کلاسیک است و تقریبا تمامی نظریههای مالی کلاسیک مثل نظریه پرتفوی، بازار کارای سرمایه، مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایه ای، تئوری نمایندگی و نظریههای فرعی منشعب از آنها، متاثر از این فرض است. از نظر دانش مالی رفتاری، این فرض به دلیل واقعی نبودن آن قادر به توضیح رفتار سرمایهگذاران نیستند.
از نظریههای اقتصاد نئوکلاسیک اینگونه استنباط میشود که انسان اقتصادی مدل سادهای از رفتار اقتصادی انسان است که بر اصولی نظیر منفعت شخصی کامل، عقلانیت کامل، و تصمیمگیری اقتصادی بر اساس اطلاعات کامل استوار است. اما در طرف مقابل منتقدین انسان اقتصادی با به چالش کشیدن این سه فرض بنیادی، عقلانیت کامل، منفعت شخصی کامل، و اطلاعات کامل همچنان راه تقابل را میپیمایند( بدری، ۱۳۸۸).
۲-۲-۲-مالی رفتاری خرد و کلان
دانش مالی رفتاری در سطح کلان، نظریههای مالی کلاسیک به ویژه تئوری بازار کارآی سرمایه را به چالش میگیرد. در سطح خرد، مالی رفتاری به دنبال آن است که نشان دهد در دنیای واقعی، رفتار سرمایهگذاران با عقلایی بودن اقتصاد نئوکلاسیک سازگاری ندارد. رفتار «غیرعقلایی» در ادبیات مالی رفتاری در نقطه مقابل «عقلایی بودن» در مالی کلاسیک قرار نمیگیرد، بلکه منظور از رفتار غیرعقلایی، رفتاری است که با ویژگیهای عقلایی تعریف شده به طور کامل انطباق ندارد، یا از آن فاصله میگیرد.
ظهور پدیدههایی مثل حبابهای قیمتی در بازار سهام، وجود نوسانات بیش از حد در قیمت سهام، واکنش بیشتر(کمتر) از اندازه سرمایهگذاران به اطلاعات جدید، در تقابل با نظریه بازار کارای سرمایه قرارگرفته است.
۲-۲-۳-سوگیری رفتاری
روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که، زمانی که عاملان اقتصادی باورهای ذهنی خود را به کار میگیرند، در معرض برخی اشتباهات سیستماتیک هستند. همانگونه که پیشتر گفته شد، الگوهای رفتاری در جهت کاهش تأثیر این سوگیریها هستند و باعث کارآمدتر شدن بازارها میشوند. شرح برخی از این اشتباهات سیستماتیک در زیر میآید:
بیشنمایی[۱]: این اشتباه را میتوان به عنوان تمایل افراد به دادن اهمیت بیشتر به برخی گزارشها، پیشرفتها و اظهارات تعریف کرد، از اینرو به یک رویداد بیش از اندازه شایستگیاش اهمیت داده میشود. به دیگر سخن، فرد در بیشنمایی، رویدادها را نماینده و نمونه یک طبقه ویژه بداند و به این ترتیب الگویی را که وجود خارجی ندارد، برای خودش متصور باشد. پیامد مهم این اشتباه برای بازارهای مالی این است که سرمایهگذاران تمایل به این فرضیه دارند که رویدادهای اخیر در آینده نزدیک ادامه خواهد داشت، از اینرو در جستجوی خرید سهام چشمگیرند و سهامی را که به تازگی عملکرد ضعیفی داشتهاند، نمیخرند.
اطمینان بیش از اندازه[۲]: این اشتباه قطعاً پر تکرارترین الگوی رفتار مالی است که تا کنون بحث شده است. شیلر این الگو را به زبان ساده اینگونه بیان میکند که: مردم فکر میکنند که آنها بیشتر از آنچه که انجام میدهند، میدانند. این اشتباه مربوط به حالتی است که در آن افراد برای اطلاعات محرمانه خود بیش از اندازه اهمیت قائلاند. سرمایهگذارانی که اعتماد به نفس بیش از اندازه دارند، در مواجهه با رویداد عمومی جدید، ارزیابیهای شخصی خود را کندتر بازبینی و تجدید نظر میکنند. اما جالب اینجاست که این سوگیری به هیچ وجه مختص سرمایهگذاران غیرحرفهای یا فردی نیست.
اثر قالبی[۳]: پژوهشها درباره چگونگی تصمیمگیری حاکی از این است که یک تفاوت کوچک در روش ارائه پرسش منجر به پاسخهای متفاوت میشود. روزکوسکی این اثر را اینگونه توضیح میدهد:
تحقیقی را در نظر بگیرید که در آن یک گروه از افراد مطلع میشوند که در یک سرمایهگذاری ویژه۵۰ درصد احتمال موفقیت دارند. به گروه دیگر گفته میشود که در همان سرمایهگذاری ۵۰ درصد شانس شکست دارند. از نظر منطقی، باید تعداد برابری از افراد هر گروه علاقهمند به تحمل این ریسک باشند. اما این موضوع در این مورد صادق نبود. وقتی ریسک بر اساس احتمال موفقیت توصیف میشود، نسبت به حالتی که ریسک بر حسب احتمال شکست توصیف شود، افراد بیشتری متمایل به تحمل ریسک میشوند( بدری، ۱۳۸۸).
این سوگیری بدین مفهوم است که پرسشهای مربوط به ریسک باید خیلی با دقت بیان شود. حتی تخمینهای دقیق از میزان تحمل ریسک، میتواند منجر به استراتژی انتخابی ضعیفی شود.
اثر تمایلی: اثر تمایلی در نظریههای مدرن بخوبی شناخته شده است. این اشتباه بیانگر میل طبیعی به فروش سریع سهام برنده (سودآور) و نگهداشتن بیش از اندازه سهام سهام بازنده (زیانده) است. توجه داشته باشید که بخش دوم اثر تمایلی میتواند موجبات زیانهای کلانی را فراهم کند (اجتناب از قطع زیان و معاملات نامطلوب). این اثر خودش را در سودهای کوچک پرتعداد و زیانهای کوچک کم تکرار نشان میدهد. در واقع حجم معاملات تحت تأثیر این اثر است. بر این اساس، در بازار رو به رشد، حجم معاملات صعودی، و در بازار راکد، حجم معاملات نزولی است.
محافظهکاری: این اشتباه که به اصرار بر باور نیز معروف است، مؤید این مطلب است که افراد برای تغییر عقاید خود حتی زمانی که اطلاعات جدیدی به دست میآورند، بیمیل هستند. بر اساس مطالعات بارباریس و تالر دو اثر در این زمینه تأثیرگذارند: اول اینکه افراد برای تحقیق در جهت یافتن شواهدی که مغایر با باورهایشان است، بیمیلاند و دوم اینکه اگر هم چنین شواهدی یافتند با شک و تردید مضاعفی به آن شواهد مینگرند( باربرایس و تالر، ۲۰۰۱) .نکته جالب توجه اینکه در بعضی اوقات محافظهکاری نقطه مقابل الگوی مکاشفهای بیشنمایی است.
فهرست سوگیریهای شناختی تنها به این فهرست کوتاه محدود نمی شود و براحتی میتوان به آن افزود، اما قدر مسلم این است که رفتار مالی، تنها در پی فهرست کردن اشتباهات نیست و سعی دارد بعد از شناسایی چرایی و چگونگی شکلگیری چنین سوگیریهایی، راهکارهایی برای اجتناب از آنها و در نتیجه کاراتر شدن بازارهای مالی ارائه کند.
[۱] -Endowment Bias
[۲] -Over Confidence
[۳] -Framing
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: