استراتژی های ورود به بازارهای بین المللی
شرکتها جهت ورود به بازار کشورهای میزبان میتوانند از استراتژیهای متفاوتی استفاده نمایند. برخی از این استراتژیها عبارتند از:
- صادرات
- اعطای امتیاز
- فرنچایزینگ
- قرارداد مدیریتی
- تولید قراردادی
- سرمایه گذاری خارجی مستقیم (سرمایهگذاری مشترک، تاسیس یک واحد با مالکیت کامل)
- پیمان های استراتژیک
تصمیم به انتخاب یک استراتژی خاص ورود به بازار، نشان دهندهی این است که یک شرکت میخواهد در آن کشور به چه چیزی دست یابد. چگونه میخواهد به آن دست یابد، مهمتر اینکه شرکت میخواهد چه نقشی را در بازار کشور هدف به عهده گیرد. بنابراین برای یک تولیدکنندهی جهانی مهم است که از سطح درگیری هرکدام از استراتژیهای ورود، مزایا و معایب آن اطلاع کامل داشته باشد. این معلومات در انتخاب یک استراتژی مناسب ورود به بازار برای هر محصول و دستیابی به توان رقابتی در بازار جهانی بسیار مفید خواهد بود.
۲-۱-۵) صادرات
انگیزهها یا منافع صادرات همواره مورد توجهی اقتصاددانان بوده است. نظریهی استوارت میل[۱]، درخصوص منافع صادرات، با وجودی که در قرن ۱۹ میلادی عنوان شده است، هنوز هم تازگی خود را حفظ نموده است. استوارت میل با نقل قول از ریکاردو[۲] عنوان میکند که یک کشور از طریق صادرات میتواند کالاهایی را وارد نماید که خود قادر به تولید آنها نیست. منابع و امکانات در مکانها و بخش هایی به کار گرفته میشوند که از کارآیی و بهره وری بیشتری برخوردار باشند، روشهای تولیدی مناسب تری به کار گرفته شوند و بهره وری افزایش یابد و در نتیجه تولید جهانی به میزان حداکثر خود توسعه می یابد. بنابراین، رشد صادرات موجب افزایش درآمد و اشتغال شده و با فراهم نمودن امکان بهره گیری از صرفههای مقیاس، بهره گیری از تکنولوژیهای پیشرفته، امکان تخصیص بهینهی منابع و افزایش رقابت در تولید محصولات، میتواند موجبات افزایش بهره وری را فراهم آورد. در حقیقت، گسترش صادرات باعث میشود که بازار ارز از انحصار دولت خارج شده و به شرایط رقابتی نزدیکتر شود و تولیدکنندگان داخلی بتوانند هرچه بیشتر از ظرفیت واحدهای تولیدی خود استفاده نمایند. از طرف دیگر، توسعهی صادرات امکان استفاده از امکانات جهانی برای رشد تولیدات داخلی را مهیا کرده و از این طریق، محدودیتهای بازار داخلی رهایی یافته و با توسعهی مقیاس تولید به منظور صادرات بیشتر به بازارهای خارجی، زمینهی دستیابی به رشد و توسعهی اقتصادی را فراهم میآورد (لوپز و سرانو[۳]، ۲۰۰۷، ص ۲۲۵).
صادرات شیوهای شناخته شده و دارای سابقهی طولانی در بازرگانی بین المللی میباشد. بسیاری از شرکت های تولیدی گسترش فعالیتهای بینالمللی خود را با صدور کالا آغاز نموده و بعدها به تدریج به سایر روشهای ورود به بازارهای خارجی روی آوردهاند. در دورانی که شرایط تولید برای شرکتهای صنعتی و تجاری در کشورهای توسعه یافته هنوز مساعد بود و قوانین و مقررات محدودکننده به وسیلهی دولتها وضع نشده بود، تولید کالا در این کشورها و صدور آن به خارج، روشی منطقی و سودآور محسوب می شد. در این دوره سطح دستمزدها و سایر هزینههای تولید هنوز آنقدر افزایش نیافته بود که تولید در آن کشورها را در مقایسه با کشورهای کمتر توسعه یافته غیراقتصادی نماید (حقیقی، ۱۳۸۹، ص ۲۳۰).
توسعهی صادرات سبب تغییر دادن تخصیص منابع از بخشها و صنایع با بهره وری پایین به صنایع با بهره وری بالا می شود و منابع را به سوی فعالیتهایی که بیشترین عملکرد را دارند، هدایت میکند. از این طریق، بهره وری کل عوامل تولید و رشد اقتصادی افزایش مییابد. با گسترش صادرات، تشکیلات تجاری و نیز اقتصاد، به اکتشافات جدید در مدیریت اقتصادی و بهبود تکنولوژی و شیوههای بهتر تولید، تشویق می شوند. بنابراین، فرصتهایی که پیش از آن نادیده گرفته میشدند، به منابع اصلی برای رشد اقتصادی تبدیل میشوند (طیبی و همکاران، ۱۳۸۷، ص ۸۸).
لازم به ذکر است که موفقیت سازمانهای صادرکننده در بازارهای بین المللی اتفاقی نیست، بلکه این موفقیت در ادبیات مربوط از دیدگاههای مختلف بررسی شده است. بسیاری از مطالعات به علل درونی، مانند نقاط قوت سازمانی در جنبههای مالی، نیروی انسانی و غیره اشاره کردهاند و برخی دیگر به عوامل بیرونی مانند: فرصتهایی که در معرض دید سازمان قرار میگیرند، اشاره دارند. رقابت از یک سو و تغییرات مداوم از سوی دیگر، سازمانها را با شرایط پیچیدهای رو به رو میکند که نیاز به استراتژی و برنامه ریزی بلندمدت را بیش از پیش یادآور میشود. این نیاز در سازمانهای صادرکننده نیز به قوت خود باقی است و چه بسا از دیگر سازمانها که فقط در سطح ملّی فعالیت میکنند، وجود داشته باشد (رحیم نیا و صادقیان، ۱۳۹۰، ص ۱۲۱).
صادرات عبارت است از عمل خارج کردن کالا از قلمروی گمرکی یک کشور. قلمروی گمرکی، مناطقی از قلمروی یک کشور است که در آن مقررات گمرکی آن کشور به طور کامل اجرا میشود. صادرات میتواند به دو طریق مستقیم و غیرمستقیم انجام شود. شرکتها به طور معمول صادرات را با صادرات غیرمستقیم آغاز میکنند و در نهایت ممکن است خود به سمت صادرات مستقیم، حرکت کنند و انجام همهی امور صادراتی را خود انجام دهند. تحت این شرایط، سرمایه گذاری و مخاطرات شرکت تا اندازهای افزایش می یابد و به دنبال آن بازدهی بالقوه نیز افزایش خواهد یافت. در تقسیم بندی دیگر، صادرات به انواع صادرات کالا و خدمات تقسیم میشود. صادرات را میتوان نقطهی شروعی برای جهانی شدن پنداشت. جهانی شدن منجر به انتقال سریعتر و راحتتر دانش، تکنولوژی و در نتیجه شیوهی درست انجام کارها و فرآیندها می شود (لوپز و سرانو[۴]، ۲۰۰۷، ص ۲۲۵).
صادرات نیز همچون سایر روشها و استراتژیهای ورود به بازارهای بین المللی مزایا و معایبی دارد که عبارتند از:
- مزایای صادرات:
صادرات دارای دو مزیت عمده میباشد. اول اینکه شرکتها برای صدور کالای ساخته شده نیازی به سرمایه گذاری سنگین جهت استقرار تاسیسات تولیدی در کشور میزبان ندارند. دوم اینکه، صادرات کالا به شرکت امکان بهره مند شدن از صرفه جویی های مکانی و منحنی تجربه را میدهد.
- معایب صادرات
صادرات در مقایسه با سایر روشهای ورود به بازارهای بین المللی معایب زیادی هم دارد. اول اینکه، اگر تولید یک کالا در سایر کشورها با هزینهی کمتری انجام گیرد، یعنی اینکه اگر شرکت بتواند این کالا را در سایر کشورها ارزانتر تولید نماید، آنگاه تولید آن در کشور اصلی و صدور آن به خارج، قابل توجیه نخواهد بود. در چنین شرایطی برای شرکتهایی که استراتژیهای جهانی و فراملی را دنبال می کنند، انتقال تاسیسات تولیدی به خارج و بهره مند شدن از صرفه جوییهای هزینهای، شیوهای خردمندانهتر از صادرات کالا خواهد بود. دوم اینکه، بالا بودن هزینههای حمل و نقل به ویژه برای کالاهای پرحجم یا سنگین، روش صادرات کالای ساخته شده را غیراقتصادی مینماید. سوم اینکه، هنگامی که کشورهای واردکننده بر کالاهای وارداتی، حق گمرکی وضع نمایند، دریافت عوارض گمرکی از واردکنندگان کالا باعث افزایش قیمت آنها و نهایتاً کاهش صادرات میگردد. چهارم اینکه، هرگاه شرکت صادرکننده عملیات بازاریابی را به نمایندگان فروش یا شرکتهای محلی در کشور میزبان واگذار نماید، ممکن است این شرکتها وفاداری کافی نسبت به این کالا نداشته و موقعیت رقابتی آن در برابر کالاهای رقیب، تضعیف گردد (حقیقی، ۱۳۸۹، ص ۲۳۱).
از نظر کاتلر و آرمسترانگ (۱۳۸۱) روشهای ورود به کشورهای خارجی شامل صادرات، سرمایه گذاری مشترک و سرمایه گذاری مستقیم می باشد. ریسک صادرات برای ورود به بازارهای خارجی از همه کمتر بوده و فروش از طریق صادرات، کمترین تخصیص امکانات و کمترین تغییرات بر روی برنامههای داخلی شرکت را میطلبد. از طرفی میزان ارزآوری صادرات بیش از سایر روشها میباشد. تولیدکنندگان در ابتدا، محصولات تولیدی خود را در داخل کشور عرضه میکنند تا نیاز بازار داخلی تامین شود و سپس با وجود رقابت داخلی و نیاز به فروش گسترده جهت افزایش سهم بازار، به بازارهای بین المللی روی میآورند (طیبی و همکاران، ۱۳۸۷، ص ۸۸).
صادرات از زمانهای قدیم متداولترین روش ورود به بازار کشور میزبان بوده است. دولتها معمولا شرکتهای خود را به صادرات تشویق میکنند، به دلیل اینکه صادرات، میزان اشتغال را افزایش میدهد، رقابت را تشدید و ارز حاصل میکند. شرکتها به دو روش میتوانند به صادرات مستقیم و صادرات غیرمستقیم. هنگامی که یک شرکت کلیهی فعالیتهای ضروری جهت فروش محصولات خود را در کشور میزبان به عهده می گیرد به صادرات مستقیم دست زده است. این فعالیتها عبارتند از: تعیین ظرفیت بازار، یافتن خریدار، تعیین کانالهای توزیع و انجام امور اداری صادرات از قبیل آماده سازی اسناد، اقدامات مربوط به حمل کالا و بیمه نمودن محموله. هنگامی که شرکت تمایل به صادرات غیرمستقیم داشته باشد، تمام این وظایف را به واسطهای مانند یک شرکت مدیریت صادرات واگذار میکند و یک شرکت مدیریت صادرات درمقابل یک مبلغ معین یا حق العمل یا ترکیبی از هر دو، به صادرات محصول اقدام می کند (شورورزی و همکاران، ۱۳۹۰، ص ۱۵۴).
[۱] Stuart Mill
[۲] Ricardo
[۳] Lopez and Serrano
[۴] Lopez and Serrano
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: