-۲-تعریف بیمه
پیکارد و سون[۱] در کتاب بیمههای زمین در حقوق فرانسه در تعریف بیمه چنین گفتهاند:
بیمه عملی است که به موجب آن بیمهگر در مقابل دریافت مبلغی حق بیمه تعهد میکند که خسارت طرف دیگر(بیمه گذار) را در موقع خطر بپردازد
بیمه، اشخاصی را که متحمل لطمه، زیان یا حادثه ناخواسته ای شدهاند قادر میسازد که پیامدها یا وقایع ناگوار را جبران کنند. خسارتهایی را که به این قبیل افراد پرداخت میگردد از پولهایی تأمین میشود که برای خرید بیمه نامه میپردازند و با پرداخت آن در جبران خسارت همدیگر مشارکت میکنند. به بیان دیگر همه آنهایی که خود را بیمه میکنند با مشارکت در سرمایه ای که متعلق به همه خریداران بیمه است در جبران خسارت و زیانهای هریک از افراد بیمه شده، شریک و سهیم میشوند.
حضرت امام خمینی قدس سره الشریف در کتاب تحریر الوسیله ج۲-ص ۲۶۰۸ میفرمایند:
بیمه عقد قراردادی است بین بیمهگر[۲] و بیمهگذار[۳] ، بدین صورت که بیمهگر ملزم و متعهد میشود در مقابل مبلغی که بیمهگر ملزم و متعهد میشود در مقابل مبلغی که آن را حقبیمه[۴] میگویند در صورت بروز خسارت[۵] بر موضوع بیمه خسارت وارده یا بخشی از آن را جبران نماید و به بیمهگذار پرداخت کند
(مقالهها و پژوهشهای بیمهای).
در تعریف دیگری به استناد ماده ۱ قانون بیمهایران مصوب اردیبهشت ۱۳۱۶،بیمه عقدی است که به موجب آن یک طرف تعهد میکند که در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه، خسارت وارده به او را جبران نموده یا وجه معینی بپردازد.
بنا بر تعریف ولز[۶]، برنت[۷] و موریانی (۱۹۹۵) نام گذاری تجاری فرآیند ایجاد هویت محصول بوسیله استفاده از نام یا سمبل متمایز کننده است. کاتلر(۲۰۰۰) بیان نموده نام تجاری یک نام اصطلاح علامت، سمبل، طرح و یا مجموعه ای از آنها میباشدکه قصد دارد هویتی متمایز برای کالا یا خدمات یک فروشنده و یا گروهی از فروشندگان در مقابل رقبا ایجاد کند.
نام تجاری، نام یا نمادی است که با هدف فروش محصولات یا خدمات به کار برده میشود البته واضح است که هدف از ایجاد یک نام تجاری، فراتر از فروش کالاها یا خدمات است. یک نام تجاری قدرتمند قادر است نقش راهبردی گستردهتری را در یک کسب و کار ایفا کند. نامهای تجاری علاوه بر تسلط به سهم بازار، گزینههایی را برای رشد کسب و کار خلق کرده و ضمن جذب، حفظ کارکنان ماهر و مستعد ارزش خود را در نزد ذی نفعان بهبود می بخشند. تعریف ما از نام تجاری بدین قرار است: نام تجاری نام نمادی است که سازمان آن را با هدف ارزش آفرینی برای ذی نفعان خود به کار می برد. اما واضح است که مفهوم نام تجاری فراتر از یک نام و نشان تصویری است. نام تجاری متشکل از بسیاری از عناصر همچون حکایتهایی که با آن تداعی میشوند، خاطرهها و تجربیات آمیخته با این نام در ذهن افراد، ویژگیهای استفادهکنندگان، موقعیت مکانی مراکز خرید و حتی قیمت است و آمیزهای از تمامی این عناصر یک نام تجاری را پدید می آورند. یکی از بهترین تعاریف نام تجاری از سوی “گراندر و لوی[۸] “در سال ۱۹۵۵ ارائه شد: نام تجاری نمادی پیچیده ای است که دامنه متنوعی از ایدهها و ویژگیهایی را در بر می گیرد. نام تجاری نه تنها با استفاده از آهنگ خود و معنی و مفهوم لغوی، بلکه مهمتر از آن استفاده از هرعاملی که در طول زمان به نحوی با آن در آمیخته و درجامعه به صورت هویتی اجتماعی و شناخته شده نموده یافته، با مشتری سخن می گوید. گرچه بسیاری از اندیشمندان و محققان، چشم اندازهای دیگری را نیز بر آن افزودهاند، این تعریف از ماهیت نام تجاری تاکنون بی رقیب مانده است. استفان کینگ[۹]معتقد است: محصول چیزی است که در کارخانه تولید میشود و نام تجاری آن چیزی است که مشتری خریداری می کند(بطحایی,۱۳۸۷).
ارتباط با نام تجاری مهمترین عامل برای موفقیت راهاندازی یک خدمت جدید است(تریل،۱۹۹۲( و به عنوان “ارزیابی کلی مصرف کننده از نام تجاری که آیا خوب است یا بد” تعریف شده است(لو و لامب ، ۲۰۰۰). ارتباطات نام تجاری، نشان دهنده توانایی نامهای نام تجاری است که منجر به بیرون کشیدن احساسات مانند اعتماد، اعتماد به نفس و امثال آن میشود(ترلی و مور، ۱۹۹۵). آن نشان میدهد که نامهای تجاری به عنوان یک راه معتبر و مفید ارتباطات در ایجاد نگرش به نام تجاری نباید نادیده گرفته شود(گریس و اوکاس،۲۰۰۵). ارتباطات تجاری عنصر یکپارچه اصلی در مدیریت روابط تجاری با مشتریان، کارکنان، تامین کنندگان، اعضای کانال، رسانهها، تنظیم کنندههای دولت و جامعه است. ارتباطات تجاری باید با هدف ارتقاء وفاداری به نام تجاری از طریق متصل شدن مصرف کنندگان بیشتر به نام تجاری به منظور تقویت رابطه مصرف کننده نام تجاری در طول زمان باشد (پیرسون، ۱۹۹۶).
نام تجاری ارتباطات یکپارچه و تکرار خلاقانه از طریق انواع مختلفی از رسانهها و یک کلید برای موفقیت در ارتباطات نام تجاری است. تصویر نام تجاری باید به ایجاد یک رابطه عاطفی با مخاطبان باشد. مدیران باید نام تجاری را بطور مداوم پیگیری کنند و بررسی مارکهای شرکت را در برابر اثر رقابت و پیگیری پیشرفت مارکهای شرکت را در بازار انجام دهند. نظارت و بررسی بر پیشرفت علامتهای تجاری در خرید، مصرف، به رسمیت شناختن نام تجاری، نام تجاری فراخوان، آگهی تبلیغاتی و غیره کمک میکند تا مدیران برای تنظیم استراتژیها در بازاریابی برای دستبابی به عملکرد مورد نظر مارکهای شرکت دست پیدا کنند(گودز وار[۱۰]، ۲۰۰۸).
[۱۰] Ghodeswar