۲-۱-۱-۷ اندازه گیری هوش هیجانی
علاقه به هوش هیجانی تا اندازه ای این ادعا را منعکس می کند که بر اساس آن تفاوتهای فردی در پردازش اطلاعات هیجانی – عاطفی، موفقیت در زندگی را پیش بینی می کند. مفهوم هوش هیجانی تا حدودی از باورهای نخستین در مورد هوش اجتماعی مشتق می گردد. (سالووی و مایر، ۱۹۹۰). امکان تفاوتهای فردی در توانهاییهای ادراک و بیان هیجانی و فهم و مدیریت اطلاعات هیجانی را مطرح می سازند و بر این باورند که این تواناییها قابل فراگیری هستند. آنان هوش هیجانی را در قالب چهار عامل تعریف کرده اند که بر این اساس هوش هیجانی عبارت است از توانایی و درک صحیح هیجان، ارزیابی و بیان هیجان، توانایی تشخیص و یا تعمیم احساسات به نحوی که تفکر را تسهیل کنند، توانایی فهم هیجان و اطلاعات هیجانی و در نهایت توانایی تنظیم هیجانات پابهپای ارتقا در رشد عقلی و هیجانی از مخرج مشترک تواناییهای فوق با عنوان هوش هیجانی یاد کرده اند (سپهریانآذر، ۱۳۸۵).
چندین مولف کوشیده اند تا مدل مبتنی بر تواناییهای هوش هیجانی را از طریق خود گزارش دهی و روشهای عملکردی حداکثری عملیاتی نمایند. امروزه دو روی آورد سنجش در اندازه گیری هوش هیجانی مطرح است (سپهریانآذر، ۱۳۸۵).
۱- روی آورد سالووی و مایر که استفاده از شاخص های عملکردی است و از قضاوت هیجانات تجربه شده توسط مردم مشتق شده است که این هیجانات تجربه شده در داستانهای کوتاه توصیف شده یا در عکس ها و تصاویر ارائه می شوند.
۲- روی آورد دیگر رایج برای سنجش هوش هیجانی استفاده از ابزارهای خود گزارش دهی (پرسشنامهها) است که متغیرهای شخصیت و گرایش و تمایلات درونی شخصی را ارزیابی می کنند.