۲-۲- پیشینه نظری
۲-۲-۱- رضایت شغلی
رضایت شغلی
بازدهی کارکنانی که رضایت شغلی دارند و آنان که از کار خود ناراضی میباشند، همواره مورد بحث و بررسی صاحبنظران بوده است. پژوهشگرانی که به ارزشهای انسانی اهمیت میدهند، چنین استدلال میکنند که رضایت شغلی باید از جمله هدفهای اصلی سازمان باشد و سازمانها باید شرایطی را فراهم آورند که کارکنان را راضی نگه دارند. برخی دیگر به ارتباط رضایت شغلی با بهبود انگیزش کارکنان میاندیشند و به افزایش کارایی در نتیجه بهبود انگیزش توجه میکنند. نقش نیروی انسانی کارامد و پرانگیزه مستقیم در وظایف خطیر و پراهمیت منابع انسانی اثر میگذارد. منابع انسانی عمدهترین سرمایه و عامل راهبردی هر سازمان به حساب میآید، بهویژه در سازمانهای دولتی اعمال سیاستهای خطمشیگذاران و برنامهریزان از طریق منابع انسانی انجام میپذیرد. منابع انسانی راضی و پر انگیزه در پیشبرد سیاستها و برنامههای تنظیمی نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند. شناخت میزان رضایت شغلی کارکنان میتواند مدیران را در پیشرفت و بهبود بهرهوری منابع انسانی یاری رساند. عوامل رضایت شغلی در هر سازمانی میتواند به اقتضای شرایط آن سازمان متفاوت باشد. در دستگاههای دولتی که به دنبال تأمین آسایش و آرامش مردم و تحقق آرمانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مدون میباشند، رضایت منابع انسانی نقش بسزایی دارد. بیشک کارمندان راضیتر، اثربخشی بیشتری دارند و بهتر میتوانند سازمان را در رسیدن به اهداف سازمانی یاری رسانند. هر چه کارکنان راضیتر باشند، با انگیزه بیشتری به فعالیتهای روزمره خود میپردازند. از همین روست که کارایی بیشتری نیز دارند. شناخت میزان رضایت شغلی کارکنان میتواند نقش مستقیمی در تحقق آرمانها، اهداف بلند مدت و وظایف روزمره داشته باشد(رجب بیگی و همکاران، ۱۳۸۵).