۲-۱- بخش اول: مبانی نظری
مقدمه:
خانواده یکی از ابتداییترین اشکال شناختهشده زندگی اجتماعی انسان هست که از بدو پیدایش انسان در کره زمین تاکنون وجود داشته است. کارکردهای مختلف خانواده و نقش اساسی آن در جامعه یکی از مهمترین دلایل پیدایش و بقای آن از ابتدا تا به امروز هست . اگرچه قدمت خانواده به پیدایش انسان میرسد اما کارکرد اساسی خانواده یعنی ادامه نسل انسان بهوسیله ازدواج تأمین میشود و با توجه به اینکه ازدواج مقدمه تشکیل خانواده است بنابراین نهاد ازدواج مقدم بر خانواده خواهد بود ازدواج نیز مانند خانواده دارای اصول و ضوابط معینی است (مهدوی، ۱۳۷۷).
خانواده کانونی است که باید برای حفظ حرمت و کرامت انسان و تأمین سلامت جسمانی و روانی و رشد معنوی او استحکام یابد قوام خانواده بهمنظور تداوم انسجام جامعه و تأمین محیطی سالم برای زیستن انسانها، ضرورتی انکارناپذیر است (احمدی، ۱۳۸۱) .
در کانون خانواده همسران نسبت به یکدیگر وظایفی بر عهدهدارند که از حقوق آنان سرچشمه میگیرد این وظایف باید به شکل متقابل موردتوجه قرار گیرد تا در سایه ایفای نقش همسران این کانون بنیادین تقویت و تعالی یابد. پیوند زناشویی از شیرینترین پیوندها در روابط انسانهاست و خانواده کانونی است برای امنیت و آرامش، مودت و آسایش مرد و زن، برخورداری از همسر خوب و شایسته در زندگی یکی از نعمتهای بزرگ است که خالق هستی به بندگان خویش عنایت میکند و برای اکتساب چنین نعمتی تعالیم، رهنمودها و دستوراتی است که بدون شک باید بر روابط خانوادگی هر فرد مسلمان حاکم باشد و شک نیست کسانی که در زندگی زناشویی جویای سعادت و خوشبختی هستند و باهمه وجود در پی شاد زیستن در کانون گرم خانواده میباشند هم در گزینش همسر و هم در نحوه تنظیم روابط خانوادگی بایستی به این تعالیم مقدس و ارزشمند تأسی کنند.
زن و مرد بهمنظور تأمین انتظاراتشان ازدواج میکنند. انتظار از ازدواج و زندگی زناشویی بین دوحدغیرواقعبینانه و عقلانی متغیر است.
ازنظر تاریخی، هدف ازدواج در درجه اول شادمانی مردم نبوده است. ازدواج وسیله اقتصادی برای تأمین اقتصاد خانوادهها و راهی برای فراهم آوردن محیطی امن برای پرورش کودکان بود. از همسران انتظار نمیرفت نسبت به آرزوهای یکدیگر حساسیت داشته باشند. بهتدریج این انتظارات و خواستهها بهصورت نیازی همپایه و همسان با نیاز به امنیت درآمدند. بدین ترتیب بذر اختلال در روابط زناشویی در بستر خانوادهها کاشته شد. (الیس [۱] و همکاران، ۱۳۷۹).
[۱] – Ellis