۲-۳-۷- نظریه اندرو
تا یک دهه قبل ابعاد گرایشـاجتناب[۱] فقط در مورد هدفهای عملکردی اعمال میشد و هدفهای تبحری دست نخورده باقی مانده بودند. با این وجود، اندرو، الیوت، هالی و مک گروگور[۲] (۲۰۰۱) ابعاد گرایشـاجتناب را علاوه بر هدفهای عملکردی، برای هدفهای تبحری نیز به کار بردند. بنابراین، هدفهای تبحری را به دو شاخه هدفهای تبحرگرا[۳] و تبحرگریز[۴] تقسیم کردند. بر اساس هدف تبحرگرا، فرد به دنبال کسب شایستگی از طریق افزایش توانایی، کسب لذت از یادگیری و تسلط بر موضوع مورد یادگیری است. لذا، فرد تکالیف چالشانگیز را انتخاب میکند چون در چارچوب هدف تبحرگرا، شکست به معنی تلاش و کوشش ناکافی تفسیر میشود.
به علاوه، اساس هدف تبحرگریز، پرهیز از عدم شایستگی و توانایی میباشد. شخص عملکردگریز از ارزیابیها و قضاوتهای منفی دیگران اجتناب میکند، ولی شخص تبحرگریز از ارزیابیها و قضاوتهای منفی خود نسبت به تواناییها و شایستگیهای خود نیز دوری میکند. در نتیجه، از تکالیف چالشانگیز اجتناب میکند، زیرا شکست در این تکالیف به معنی عدم شایستگی است. اندرو و همکاران (۲۰۰۱) معتقدند که الگوی هدف تبحرگریز منفیتر از الگوی هدف تبحرگرا و مثبتتر از الگوی هدف عملکردگریز است.
پژوهشهای مربوط به هدف تبحرگریز نشان دادهاند که این جهتگیری اساساً با راهبردهای شناختی[۵] و رتبههای تحصیلی رابطه ندارد، اما به طور منفی با انگیزش درونی و به طور مثبت با عواطف منفی مانند اضطراب امتحان، ناراحتی و تهدید به کمکطلبی ارتباط دارند (کوری، الیوت، دافونسکا و مولر[۶]، ۲۰۰۶).
[۱]. Tendency – avoidance
[۲]. Andrew, Elliot, Holly & Mcgregor
[۳]. Skill-oriented
[۴]. Escape skill
[۵]. cognitive strategies
[۶]. Cury, Elliot, Da Fonseca & Moller