ریشههای تاریخی استفاده از عبارت کیفیت زندگی را میتوان در آثار کلاسیک ارسطو که مربوط به سال ۳۳۰ قبل از مسیح است، یافت وی در اصول اخلاقی کلاسیک از رابطه بین کیفیت زندگی هنگام شادی و ارزشهای ذهنی افراد سخن میگوید. ( مختاری، نظری ، ۱۳۸۹ ).
عبارت کیفیت زندگی دورههای تاریخی زیادی را پشت سر گذاشته است و تغییرات مختلفی در مورد آن صورت گرفته است. این عبارت علایق شخصی، تجارب، احساسات، دیدگاهها و عقاید راجع به ابعاد فلسفی ، فرهنگی ، معنوی ، روانشناسی ، مالی و … زندگی روزمره را شامل میشود.
علاقهمندی به بررسی عوامل موثر بر خشنودی و رفاه انسان پیشینهای طولانی در تاریخ زندگی بشر دارد. در واقع این که چگونه باید و میتوان زیست که بهترین منفعت را از زندگی کسب کرد. شایدبه قدمت توانایی آدمی برای اندیشه درمورد آینده و عبرت گرفتن از گذشته باشد(بهمنی، ۱۳۸۹).
کیفیت زندگی در حدود ۴۰ سال پیش در آمریکا معرفی شد و علوم اجتماعی پرچمدار روح و سنجش آن شد. در اواخر قرن ۲۰ موضوع کیفیت زندگی در علوم اجتماعی بیشتر مورد توجه و اهمیت قرار گرفت و در سال ۱۹۵۵ با تاسیس جامعه بینالمللی برای تحقیق درباره کیفیت زندگی این گونه تحقیقات نهادینه شدند ( مختاری ، نظری ، ۱۳۸۹).
در طی ربع قرن آخر قرن بیستم تاکنون پژوهشگران متعددی در مورد کیفیت زندگی و تعادل آن با ویژگیهای گوناگون انسانها اظهار نظر کردهاند. به عنوان مثال از اوایل گسترش مفهوم کیفیت زندگی، برخی صاحبنظران توسعه آنی در مراقبت از سلامت جسمانی و روانی را در گرو توجه روزافزون به راهبردهای پیشگیری اولیه با هدف توسعه کیفیت زندگی افراد دانستند.
سازمان بهداشت جهانی نیز کیفیت زندگی را این گونه تعریف میکند: «ادراک افراد از موقعیتشان در زندگی، در متن فرهنگ و نظامهای ارزشی که در آن زندگی میکنند و در ارتباط با اهداف، انتظارات و نیازهایشان است. ( نل ، ۱۹۹۳).
با وجود اختلاف نظرهایی که در تعریف کیفیت زندگی وجود دارد، توافقی ادراکی در بین متخصصان وجود دارد. اکثر متخصصان موافق این امر هستند که کیفیت زندگی شامل ابعاد مثبت زندگی میشود و مفهومی چند بعدی است.
کیفیت زندگی مفهومی چند بعدی، ذهنی و پیچیده و فرایندی جامع و منعطف است که تمام جنبههای زندگی افراد را در بر میگیرد و به عبارت دیگر یک درک فردی منحصر به فرد و راهی است برای بیان احساس یک فرد در مورد سلامت یا سایر جنبههای زندگی، که از طریق بیان عقاید افراد و با استفاده از ابزارهای استاندارد شده بررسی می شود (گیل، ۱۹۹۴، به نقل از صبوری، ۱۳۸۹).