۶-۲-۲ سنجش خود کارآمدی
برای سنجش خود کارآمدی، از راهبرد تحلیل فرد رد تحقیق استفاده میشود. در این راهبرد، جزئیات اندازهگیری خود کارآمدی فرد پیش از پرداختن به رفتار در موقعیتهای خاص مشخص میشود، بنابراین، از آزمودنی خواسته میشود که پس از برگزیدن یک موقعیت مشخص، کارهایی را که میتواند انجام دهد و میزان اطمینان خود از انجام موفقیتآمیز آن کارها را تعیین کند. این راهبرد نشان میدهد که قضاوت خود کارآمدی تنها به موقعیتهای خاص مربوط است و بیان گر یک حالت کلی نیست که بتوان آن را با پرسشنامهی شخصیت اندازه گرفت؛ برای مثال، از فردی که در یک آزمون زبان شرکت میکند، خواسته میشود کارهایی را که میتواند انجام دهد و میزان اطمینان خود را در انجام موفقیتآمیز آنها تعیین کند.
راهکارهایی برای غلبه بر ضعفها و رسیدن به خود کارآمدی بالا و موفقیت و تسلط در زندگی
۱-قرار دادن/گرفتن در معرض تجربههای موفق از طریق ترتیب دادن هدفهای قابلدسترس و بدین وسیله، افزایش دادن امکان حصول عملکرد.
۲-با قرار دادن/گرفتن شخص در معرض الگوهای مناسبی که رد عمل موفقاند و بدین وسیله، افزودن تجربههای جانشینی موفق او.
۳-فراهم آوردن متقاعدسازی و تشویقهای کلامی جهت عملکرد موفق روشهای مختلفی دارد، از جمله میتوان گفت که من توانایی عملکرد موفق دارم.
۴-با تقویت برانگیختگی فیزیولوژیکی از طریق رژیم غذایی و برنامههای ورزشی، نیرومندی و انرژی حیاطی را میتوان افزایش داد.
۵-جستوجوی ناشناختهها، استقبال از تغییرات و قبول این مطلب که”زیبایی زندگی در تغییرات آن است”.
۶-نسبت به هم نوعان خود احساس تعلق داشتن، عدم خودبینی و از خود راضی بودن.
۷-تحرک و پویایی در مقابله با بیعدالتی و کشف یک راه حل خلاق و حفظ آرامش.
۸-توجه به خود تشویقی و نیروهای برانگیزانندهی درونی.
۹-از زندگی شکوه و شکایت نداشتن؛ (فرد بااحساس خود کارآمدی پایین، شکوههای خویش را با دیگران در میان میگذارد که حمایت آنان را به دست آورد).
۱۰-عدم احساس نگرانی نسبت به کسانی که او را رد میکنند.
۱۱-آموختن نکات مفید از شکست، به همان میزان که از موفقیت میآموزد.
۱۲-عدم احساس مالکیت نسبت به دیگران و مصونیت نسبت به حسادت.
بندورا این فنون را برای افزایش خود کارآمدی در موقعیتهایی از قبیل نواختن یک ابزار موسیقی، سازگار شدن با جنس مخالف، تسلط یافتن بر ریاضیات و مهارتهای کامپیوتر، ترک سیگار، غلبه بر هراسها و دردهای جسمی، و بهبود یافتن حملهی قلبی به کاربرد (بندورا، ۱۹۹۷).