فصل دوم:
ادبیات، پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
سوءمصرف مواد مخدر و مسأله اعتیاد یکی از مهمترین مشکلات عصر حاضر است که گسترهای جهانی پیدا کرده، پا از مرزهای بهداشتی درمانی فراتر نهاده و به یک معضل روانی، اجتماعی و خانوادگی تبدیل شده است. (جنتآبادی ۱۳۹۱) اختلال وابستگی به مواد، در جایگاه دومین اختلال روانپزشکی بعد از اختلال افسردگی اساسی قرار گرفته است. (کسلر، برگلوند و دملر[۱] ۲۰۰۸) که از نظر این میزان شیوع بسیار حایز اهمیت است و تاکنون این اختلال، از معضلات جهان امروز بوده است (باقیانی مقدم، فاضل پور و رهایی ۱۳۸۷). در میان رویکردها و روشهای مختلف درمانی و مقابلهای، درمان شناختی در سالهای اخیر به عنوان یکی از رویکردها جهت مقابله با عوامل منفی روان شناختی مؤثر بر سوءمصرف اعتیاد مورد توجه قرار گرفته است و از جنبههای مختلف، نظیر داشتن ساختاری منظم، تعداد محدود جلسات درمانی، تأکید بر فرایند شناخت به جای محتوای آن و طراحی فنون خاص نظیر آموزش مورد توجه قرار گرفته است، که از این طریق بتوان بر گزارههای روانی فردی مؤثر بر اعتیاد تأثیر مثبت ایجاد نماید. با مقدمه کوتاه ذکر شده، در این فصل که تحت عنوان ادبیات و مبانی نظری پژوهش میباشد، به مفهوم شناسی و تعریف جداگانه متغیرهای پژوهش حاضر پرداخته میشود، به این صورت که ابتدا شناخت درمانی و کاربرد آن و دیدگاههای مطرح در این زمینه و… بیان میشود، در گام بعدی به بررسی مفهوم نگرش و بطور اخص نگرشهای ناکارآمد و نقش و تأثیر آن بر گرایش به سوء مصرف مواد مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، در ادامه به بیان مفهوم باورهای مرتبط با مواد در جنبههای باورهای مثبت و منفی و غیرمنطقی و همچنین بررسی نظریات و تئوریهای ارائه شده در این زمینه پرداخته میشود، نهایتاً در انتها و در بخش پیشینه تحقیق، به مرور نتایج مطالعات مشابه داخل و حارج از کشور پرداخته میشود.
[۱] Kessler, Berglund & Demler
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 411
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0