۲-۱-۱-۴- دیدگاههای قدیمیدر حوزه شخصیت:
- بقراط:
بقراط بدن انسان را دارای چهار نوع خلط تصور میکرد: خون، بلغم، صفرا، سودا. وی معتقد بود که میان جسم آدمی و جهان خارج ارتباطی برقرار است و عناصر چهارگانه آب، باد، خاک، آتش که پیش از او به وسیله امپدوکلس[۱] فیلسوف دیگر یونانی، عناصر تشکیل دهنده جهان فرض شده بودند، در بدن خواص و آثاری دارند. بدین معنی که خاصیت آتش گرمی، خاصیت باد سردی، خاصیت خاک خشکی و خاصیت آب تری است. خون افراد بههنجار، هر چهار عنصر را به مقدار مساوی و متعادل داراست از سوی دیگر، بلغم نماینده رطوبت آب، صفرا نماینده گرمی آتش، سودا نماینده خشکی خاک است (کریمی، ۱۳۸۵).
- جالینوس:
جالینوس بر اساس نظرات بقراط بر این عقیده بود که مردم بر مبنای غلبه هر یک از این اخلاط در بدن، از نظر صفات و ویژگیهای جسمی و روانی از یکدیگر متمایز خواهند شد. این چهار مزاج عبارت بودن از:
الف- سودایی مزاج:
این افراد معمولاً سیه چرده و بلند بالا هستند، اعمال تنفسی و جریان خون کند و ضعیف دارند. سودایی مزاجان افرادی خیالاتی، مغموم، غیر اجتماعی، مضطرب، بدبین و ناراحت هستند.
ب- صفراوی مزاج:
باریک اندام، رنگ پوست گرم، خشک و زیتونی، تنفس در آنان تند و شدید و حرکتهای آنان مقطع و تند است. از نظر خلق و خوی تند، زود خشم، برتری جو، جاه طلب، حسود، کم خواب و پر کابوساند.
ج- بلغمی مزاج:
چاق، پر چربی و سرخرو هستند. جریان خون و تنفس آنها کند است و عضلات شل و سستاند. خواب این افراد عمیق و سنگین است. زود آشنا و اجتماعی، لاقید و کم فعالیت و بی درد و کند ذهناند.
د- دموی مزاج:
چون در این مزاج غلبه با خون است، جریان خون تند است، ظاهری خوش آب و رنگ دارد، اشتهایش خوب و خوابش سنگین است، خوش گذران، خوشبین، جدی و فعال است. اما از نظر فعالیتهای ذهنی سطحی و کم عمق است. این طبقهبندی از لحاظ ارزش علمی فاقد اعتبار است. با وجود این مقبولیت فراوانی یافته است و مردمان عامی در زبان روزمره به کرات از این طبقهبندی برای نامیدن افراد استفاده میکنند (کریمی، ۱۳۸۵).
[۱]-Empedocleks