۲-۴- سازگاری اجتماعی
در زندگی بسیاری از افراد بخصوص افرادی که در محیطهای متنوّع، متراکم و صنعتی زندگی میکنند، سازگاری اجتماعی بسیار مهّم تر ازپاسخ به خواستها و نیازهای فیزیولوژیکی و جسمی است.انسان به همان اندازه که موجودی زیستشناختی است، موجودی اجتماعی نیز هست.در تعامل اجتماعی بین فرد و مردم و بین گروههایی از مردم، لازم است تا بعضی از نیازهای اولیه برآورده شوند.از سوی دیگر اغلب مردم، در رقابت با یکدیگر کار میکنند و در بسیاری از موارد فقط به منظورجلب رضایت افراد دیگرفعالیّت میکنند.یک تفاوت عمده و اساسی در سازگاری فیزیولوژیکی و سازگاری با نیازهای اجتماعی مشهود است، وقتی که نیاز جسمانی برآورده نشودحیات انسان دچار مشکل میشود، امّا زمانی که انسان در نائل شدن به سازگاری اجتماعی شکست میخورد؛ حیات او ادامه مییابد و کماکان به سعی خود ادامه میدهد حتی اگر تلاشهای او بیتأثیر باشند یا ازکوششهای خود ناراضی باشد.بنابراین سازگاری نامناسب یا ناقص، نوعی چالش و تداوم فعالیتها را در مسائل اجتماعی نشان میدهد(شیفروشوبن[۱]، ۱۹۵۶).
سازگاری و در رأس آن سازگاری اجتماعی یک مفهوم نسبی است و تحت تأثیرفرهنگها و اعتقادات از جامعهای به جامعه دیگر فرق میکند. از طرفی رفتار آدمی تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله خانواده، دانشگاه، گروه همسالان و سایر عوامل اجتماعی قرار دارد و شخصیّت انسان در صورتی به کمال میرسد که بین او ومحیط پیرامونش تعادل و تعامل مناسبی صورت پذیرد.فشارهای اجتماعی به وضوح تأثیر فراوانی بر رفتار فرد دارد. از طرف دیگر انسان موجودی انعطافپذیر است. او نه تنها با محیط سازگار میشود، بلکه محیط را برطبق خواستههای خود دگرگون میکند.بنابراین سازگاری و هماهنگ شدن با خود و محیط پیرامون خود برای هر موجود زندهای حیاتی است، تلاش روزمره آدمیان جملگی بر حول سازگاری دور میزند. هر انسان هوشیارانه یا ناهوشیارانه میکوشد، نیازهای متنوّع و گاه متعارض خود را در محیطی که در آن زندگی میکند، برآورده سازد. در شکلگیری سازگاری اجتماعی عواملی چون شیوههای تربیتی، عواملآموزشگاهی، رفتار والدین، ارزشها و اعتقادات حاکم،گروه همسالان، خانواده مؤثّر است.سازگاری به لحاظ روانشناسی؛ یعنی تطبیق با محیط به منظور رفع نیازهای فردی است.پورمقّدس(۱۳۶۷)، جریان سازگاری فرد را اینگونه بیان میکند، هرکس احتیاجات روانی دارد که باید برطرف نموده تا تعادل روانی برقرار سازد. از سازگاری اجتماعی تعاریف زیادی شده است.اسلبی و گورا[۲] (۱۹۸۸؛به نقل از عابدینی،۱۳۸۱) سازگاری اجتماعی را مترادف با مهارت اجتماعی میدانند.از نظرآنها مهارت اجتماعی عبارت است از توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینه خاص اجتماعی، به طرق خاص که در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند است.در حالی که اسلاموسکی و داون[۳] (۱۹۹۶)،سازگاری و مهارت اجتماعی را فرایندی میدانند که افراد را قادر میسازد تا دیگران را درک و پیش بینی کنند، رفتار خود را کنترل کنند و تعاملات اجتماعی خود را تنطیم نمایند.اجتماعی شدن یک فرایند دوجانبه ارتباطی میان فرد و جامعه است و در طول حیات انسان این فرایند در مقوله یادگیری و یاد دادن ادامه مییابد و سازگاری اجتماعی در قالب این فرایندها صورت میگیرد.به طور کلی موجود زنده برای ادامه حیات مفید خود به سازگاری با محیط پیرامون خویش نیازمند است.سازمان روانی وعملکردهای جسمانی ما به گونهای طرحریزی شدهاند که قادر باشند این انطباق وسازگاری را در سایه تفکّری صحیح برای ما به ارمغان بیاورند.
ایواتا[۴] و همکاران(۲۰۰۰)،در مروری جامع، عوامل مؤثر در سازگاری اجتماعی را به ۶ دستهی عمده تقسیم میکنند که هریک ازآنها به عوامل جزئیتری تقسیم شدهاند.این عوامل عبارتند از:
الف)محدودیت جسمانی: ناشی ازنقض عضو،تغذیهی نادرست و بد، محرومیت از خواب وخستگی، فرایندهای عاطفی آسیبزا و آسیبهای مغزی.
ب)عوامل روانی-اجتماعی-محیطی:نظیر تغییرات سریع ومهّم اجتماعی نظیر بیکاری، جنگ، بلایای طبیعی، از هم پاشیدگی کانون خانواده،فقر،اعتیاد.
ج)عوامل تربیتی:الگوهای نادرستخانوادگی، فقدانرابطهی والد-کودک، طردکردن فرزندان، حمایت افراطی، محرومیت عاطفی، خودمختاری بیش ازحد کودک، انتظارات و خواستههای غیرواقعگرایانه والدین و کمبود ارتباط.
د) ساختارخانوادگی ناسازگارانه:خانوادههای بیکفایت، ازهم پاشیده، ضد اجتماعی و آسیب روانی اولیه و عدم ثبات عاطفی و روانی والدین، بخصوص مادر.
ه) فشارهای ناشی اززندگی جدید صنعتی:رقابتهای ناسالم،تقاضاهایشغلی وتحصیلی و پیچیدگیهای زندگی جدید.
و) عوامل ژنتیکی و ارثی:اختلالات جسمی، روانی و عاطفی ارثی که زمینه را برای رفتارهای بزهکارانه و ناسازگاری اجتماعی فراهم میکند.
حمایتهای اجتماعی در سازگاری دانشجویان با محیط دانشگاه تأثیر زیادی دارد؛ دانشجو نیاز به محبّت و حمایت دارد.وقتی دانشجو بداند که از او حمایت میشود،در حین اضطراب و افسردگی احساس میکند که تنها نیست و میتواند از کادر دانشگاه یا از خانواده خود کمک بگیرد.حمایت اجتماعی براینکه چطور و تا چه اندازه دانشجو میتواند مشکلاتش را حل کند،تأثیر میگذارد.توانایی برقراری ارتباط با دانشگاه و خانواده به دانشجو فرصت میدهد که با مشکلاتش به طور مؤثرتر مقابله و خود را با محیط جدید سازگار کند.
[۱] Shaffer&Shoben
[۲] Slubby&Guara
[۳] Slomowski & Dunn
[۴] Iwata