مقدمه
در دنیای امروز، مدیریت مناسب و کارا عامل رفع بسیاری از مشکلات، نابسامانیها و هزینههای نابجاست و یک مدیریت اساسی و مؤثر میتواند باعث تعالی سازمان در راستای اهداف مدونش گردد. یکی از الزامات مدیریتی، داشتن دید کلی و جامع نسبت به سیستم تحت مدیریت و کنترل آن میباشد تا از یک طرف، قدرت کنترل و مدیریت ارتقا یابد و از طرف دیگر، بتوان تصمیمات استراتژیک و اساسی خود را با اطمینان خاطر بیشتری ارائه نمود.
برای اینکه تصمیمات یک مدیر، چه در سطح میانی و چه در سطح ارشد، تصمیماتی مطمئن و کارساز باشند، داشتن تسلط و احاطه کامل و جامع بر سیستم و قدرت پیشبینی بالا الزامیست. این در حالی است که آنها با دنیایی از وقایع و رویدادهایی مواجه میشود که قطعیت آن مشخص نبوده و علی رغم تمایل مدیران، معمولاً برآورد تبعات و نتایج تصمیمات، امری پیچیده و گاهی ناممکن است که مسلماً عدم دستیابی به نتایج مدنظر با هزینههایی همراه خواهد بود. لذا راهکارها و سیستمهایی میتوانند ما را در این امر کمک کنند که اولاً، بتوانند رویدادها و عوامل مؤثر را بهصورت یکپارچه و جامع مدنظر قرار دهند و ثانیاً، قادر به ارائه، نمایش و مقایسه نتایج حاصل از تغییرات اعمالشده باشند.
این قاعده، به نوعی در کلیه سازمانها، ادارات و مراکز تولیدی دیده میشود؛ هرچند که بسته به نوع و جایگاه آن، با شدت و ضعف همراه هست.
در محیطهای تولیدی امروزی، در مبحث برنامهریزی تولید با توجه به تغییرات نوع تقاضا، روی دادن وقایع نه چندان قطعی و قابل پیشبینی و وجود الگوهای تولیدی متفاوت، مدیریت خط تولید دچار چالش میباشد و این در حالیست که از یک طرف، مدیریت به دنبال برآورد تقاضاهای متنوع تولید، با حداکثر استفاده از امکانات موجود میباشد و از طرفی دیگر، عوامل و پارامترهای گوناگون و پیچیدهای در این موضوع دخیل هستند؛ لذا در محیطهای صنعتی نیز احاطه کلی و جامع بر روی خط تولید میتواند در افزایش اطمینان از موفقیت تصمیمات و تغییرات مدنظر، اثرگذار باشد.
شبیهسازی سیستمها، از جمله آن راهکارهایی است که ضمن لحاظنمودن موارد اشاره شده، این امکان را در اختیار یک مدیر قرار میدهد که دنیای واقعی را در یک اشل کوچکتر، درون یک سیستم رایانهای، در اختیار داشته و در ادامه بتواند تصمیمات خود را بدون هیچ هزینهای در سیستم شبیهسازی شده، مورد ارزیابی قرار داده و نتایج حاصله را با برآورد و انتظاراتش، مقایسه نماید. به بیانی دیگر از یک جهت آزمون و خطاهای مدیریتی قبل از اجرا در سیستم واقعی، درون مدل شبیهسازی شده، مورد ارزیابی و تحلیل قرار میگیرد و از جهتی دیگر از بین گزینههای گوناگون مدنظر مدیریت و یا پیشنهادی، بهترین گزینه انتخاب میگردد.
در این فصل، پس از مرور مباحث مربوط به تولید، به ارائه مفاهیم بهینهسازی شبیهسازی در مدیریت برنامهریزی سیستمهای تولیدی پرداخته خواهد شد. همچنین انواع روشهای فراابتکاری جهت حل مسائل بهینهسازی معرفی و به تفصیل در مورد الگوریتم ژنتیک صحبت خواهد شد. در نهایت به پیشینه پژوهشهای انجام شده در زمینه کاربردهای متفاوت بهینهسازی شبیهسازی در صنعت و مزایای آن اشاره خواهد شد.
۲-۲- مدیریت تولید و سیستمهای تولیدی
۲-۲-۱- پارادایمهای[۱] تولید
تولید، همواره در شرف تغییر بوده است. در طول تاریخ تاکنون چهار دوره تولیدی وجود داشته است. دوره اول تولید دستی بوده که از ویژگیهای آن سطح تولید پایین، نظام استاد-شاگردی، کیفیت پایین محصولات، قیمت بالای محصول و … است. دوره دوم، دوره تولید انبوه “هنری فورد” بوده که میتوان خط مونتاژ متحرک، قابلیت تعویض کامل قطعات، راحتی اتصال قطعات مختلف به یکدیگر، کاهش زمان چرخه کاری، تعویضپذیری کارگران، خلق افراد جدیدی مانند تعمیرکاران و مهندسان صنایع، و کاهش زمان راهاندازی ماشینآلات را بهعنوان ویژگیهای اساسی آن نام برد. دوره سوم، پارادایم تولید ناب (سیستم تولید تویوتا) بود که بنیانگذار و مغز متفکر آن “تایی چی اوهنو” بود. پارادایم تولید ناب به معنای حذف هر نوع فعالیت بدون ارزش افزوده است. تولید ناب اصولی دارد که عبارتند از: حذف ضایعات، عیوب صفر، تیمهای چندمنظوره، کاهش لایههای سازمانی، رهبری تیمی، سیستمهای اطلاعاتی عمودی، بهبود مستمر و سیستم کششی. دوره چهارم، تولید چابک است که هدف آن اغنای مشتری، اهرمی کردن اثر اطلاعات و افراد، تسلط بر تغییرات و عدم اطمینان و افزایش رقابتپذیری از طریق همکاری است. در ادامه به توضیح بیشتر این پارادایمها میپردازیم.]۱۰[
[۱]. Paradigm
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 1109
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0