پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمان :
نگاه نوین به مسایل مدیریتی ایجاب می کند که مدیران به سادگی از کنار نقش تاثیر گذار فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی عبور نکنند. ورود گسترده رایانه و ابزار های جانبی آن به درون ساختار اجرایی و اداری سازمان ها و گسترش اقبال عمومی مدیران به انجام اطلاع رسانی در حیطه شبکه جهانی اینترنت حتی به صورت ظاهری امری است که باید با توجه و دقت خاصی به آن نگاه کرد و راهکار های مناسب را در بستر های موجود مشخص و به کاربست تا ابزار های موثر در پیشرفت شاخص های ICT در سازمان به بهترین نحو ممکن مورد استفاده قرار گیرد. گسترش و پیچیدگی علوم رایانه و فرآیند های تولید تا توزیع اطلاعات با توجه به تنوع تخصصهای علمی و فنی به حدی است که هرکس نمی تواند به تنهایی در تمام ابزار های اطلاعاتی و ارتباطی صاحب دانش های لازم باشد. با این وجود مدیر یک سازمان باید در حد لازم از اطلاعات تخصصی و پایه برخوردار باشد.
یکی از اساتید دانشگاه برکلی در نظریه خویش « رشدجدید اقتصادی» عنوان میکند که در عصرحاضر، عامل رشد اقتصادی سرمایه، نیروی انسانی و مواد خام نیستند بلکه دانش و افکار جدید سبب شکوفایی اقتصادی میشود و سرمایه کشورها تابعی ازعلم و عقاید است(حسینی،۱۳۸۵).
با توجه به نقش مهم عامل نیروی انسانی در استفاده از فناوری، بررسی عوامل در پذیرش و افزایش کارگیری نظام مند از فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمانها مهم می باشد (ناخدا ، ۱۳۸۴)
امروزه در سازمان های بزرگ رسالت استقرار، توسعه و نظارت بر این فناوری ها بر عهده واحد های ICT می باشد که بر حسب تنوع و حجم کار از متخصصین مختلفی تشکیل می شود. مدیریت ICT سازمان امری است که باید با نظارت مستقیم مدیر سازمان همراه باشد، تا هماهنگ و همسو با سایر برنامه ها در مدیریت باشد.
هدایت راهبردی ICT در سازمان توجه به کاربران و افرادی است که باید از این فناوری استفاده کنند. برگزاری دوره های آموزشی مبتنی بر نیاز سنجی گروه های کاری، ترغیب و تشویق کارمندان و کارشناسان به استفاده از فناوری اطلاعات در ابعاد کاری و همچنین طراحی مدل های کوچک و آزمایشی برای گسترش آگاهی و تجربه افراد می باشد.
از زمان ظهور فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی محققان از دیدگاههای مختلف به بررسی آثار و تبعات ناشی از این فناوریها پرداختهاند. با افزایش سرمایهگذاری در فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات، مطالعه پذیرش این فناوریها بسیار مورد توجه قرار گرفته است و محققان مختلف سعی کردهاند عواملی را که در پذیرش فناوری اطلاعات تاثیرگذار هستند، شناسایی نمایند تا بتوانند استفاده از این فناوریها را افزایش دهند. پذیرش، یک پدیده چند بعدی است و شامل مجموعه وسیعی از متغیرهای کلیدی میباشد که برخی از آنها شامل ادراکات، اعتقادات، نگرشها، ویژگیهای افراد و میزان درگیری با فناوری اطلاعات است(چانگ و چییونگ ، ۲۰۰۱).
پذیرش کاربران به عنوان «علاقه مشهود در بین یک گروه برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور انجام وظایفی که این فناوریها برای پشتیبانی از آن وظایف طراحی شدهاند»، تعریف میشود(دیلون و موریس ، ۱۹۹۶).
پذیرش فناوری، نگرش ذهنی کارمندان سازمان به فناوری را مورد توجه قرار می دهد. پذیرش فناوری به طور ویژه به رغبت کارمندان به پذیرش و اتخاذ محصولات و خدمات مبتنی بر فناوری برای انجام امور سازمانی مربوط می شود. (مجیدی ، ۱۳۸۲)