مقدمه
در متون مدیریت راهبردی، نوآوری را به عنوان عامل مهم و حیاتی برای سازمان ها به منظور ایجاد ارزش و مزیت رقابتی پایدار در محیط پیچیده و متغیر امروزی می بینند . سازمان ها با نوآوری بیشتر، در پاسخ به محیط های متغیر و ایجاد و توسعه قابلیت های جدیدی که به آن ها اجازه دهد به عملکرد بهتری برسند موفق تر خواهند بود (موندس و دیگران[۱]، ۲۰۰۴).
لذا در این فصل مبانی نظری و پیشینه پژوهش در چهار بخش به شرح زیر گنجانده شده است:
بخش اول: مبانی نظری اعتماد سازمانی.
بخش دوم: مبانی نظری انتقال و خلق دانش.
بخش سوم: مبانی نظری نوآوری سازمانی.
بخش چهارم: پیشینه پژوهشهای انجام شده در دو بخش پژوهش های انجام شده در داخل کشور و پژوهش های انجام شده در خارج از کشور مورد مطالعه قرار گرفت
بخش اول- مبانی نظری تحقیق
۲-۱- مفهوم اعتماد سازمانی[۲]
مفهوم اعتماد از جمله مفاهیمی است که از سوی صاحبنظران رشتههای علمی مختلف، مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. درواقع محققان در این رشتهها، موضوع مشابهی را از رویکردهای مختلف مورد بررسی قرار دادهاند، که هر یک بر جنبههای خاصی از مفهوم اعتماد تمرکز کردهاند که این امر خود منجر به ارائهی تعریفی ناقص از سازهی اعتماد شده است (لویسکی و همکاران، ۱۹۹۸؛ روسو و همکاران، ۱۹۹۸). هوسمر[۳](۱۹۹۵) معتقد است که اختلاف نظرهای زیادی در مورد تعریف سازهی اعتماد وجود دارد. ویلسون[۴] (۱۹۹۳) بیان میکند که هرچند اعتماد مفهوم مهمی برای مطالعه میباشد ولی موضوعی است که تفسیر و تعبیرهای متفاوتی دارد. پورتر و همکاران معتقدند که اعتماد شبیه اتمسفر است، بطور گسترده دربارهی آن صحبت میشود، برای سازمانها حیاتی میباشد، ولی هنگامی که زمان تعریف دقیق آن در حوزهی سازمان میرسد، دچار ابهامات زیادی میشود. روانشناسان اجتماعی از طریق تاکید بر عوامل زمینهای که ممکن است باعث افزایش و یا کاهش اعتماد شود، اعتماد را به عنوان انتظار افراد از رفتار دیگران در حین تعاملات اجتماعی تعریف میکنند. روانشناسان شخصیت، به اعتماد به عنوان یک اعتقاد و یا انتظار ویا احساسی که ریشه در شخصیت آدمی و یا ظرفیت روانی اولیه فرد دارد، نگاه میکنند. اقتصاددانان و جامعهشناسان اعتماد را از منظر سازمانها و مشوقهایی که برای کاهش بیثباتی و نگرانی ناشی از تعاملات با بیگانگان (غریبهها) ایجاد میشود، بررسی میکنند. (لویسکی و همکاران، ۱۹۹۸).
کوک و وال[۵] (۱۹۸۰) معتقدند که مفهوم اعتماد در زبان مشترک به معنی میزان تمایل فرد به نسبت دادن نیات خوب به دیگران و داشتن اطمینان به گفتار و کردار آنها میباشد. رابینسون[۶] (۱۹۹۶) اعتماد را به عنوان «انتظارات، فرضیات و یا عقاید یک فرد در رابطه با احتمال اینکه اعمال آتی طرفهای مقابل، مفید، مطلوب و فاقد منافع فردی و فرصتطلبی باشد» تعریف میکند. (شاکلی – زالباک، ۳۷:۲۰۰۰) سازهی اعتماد سازمانی را به عنوان «انتظارات مثبتی که افراد، بر پایهی نقشهای سازمانی، مناسبات، تجربیات، وابستگیهای متقابل از نیات و رفتارهای مختلف اعضاء سازمان دارند، تعریف میکنند. از دیدگاه متهای[۷] (۱۹۸۹) اعتماد به عنوان «احساس اطمینان کارکنان به سودمندی و ثبات رفتار و اظهارات سازمان هنگام مواجه با شرایط ناپایدار و مخاطرهآمیز» تعریف میشود. (گریفین، ۱۰۵:۱۹۶۷) اعتماد را به عنوان «اطمینان به رفتار فرد به منظور دستیابی به اهداف موردنظر اما ناپایدار در شرایط مخاطرهآمیز» تعریف میکند. میشرا[۸] (۱۹۹۶) اعتماد سازمانی را به عنوان تمایل یک طرف به آسیبپذیر بودن در برابر طرف دیگر براساس این انتظار یا باور که طرف مقابل مطمئن، باز و قابل اعتماد است، تعریف میکند.
از جمله چالشهای روزافزون و مواجه در گروهها فراهم آوردن چرخه مثبت اعتماد بین افراد درون گروه و به ویژه میان سرپرست و زیردست میباشد. اعتماد موضوعی است که در علوم اجتماعی گوناگون از قبیل روانشناسی اجتماعی، اقتصاد، جامعهشناسی، رفتار سازمانی، مدیریت استراتژیک و تجارت بینالمللی مورد بررسی قرار گرفته است (ایردن و ایردن، ۲۰۰۹، ص ۲۱۸۰). اعتماد یکی از موضوعات مهم در رفتار و روابط انسانی است که احساس اعتماد کارکنان به مدیر، سازمان و سهامداران در زندگی سازمانی، رفتار سازمانی و روابط بین کارکنان و سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد. همچنین انتظاری است مبنی بر این که کارکنان دیگر به خود اجازه نمیدهند در زمانی که دیگران آسیب پذیر هستند، ضرر و زیانی به آنها وارد نمایند (مشفقی، ۱۳۸۸).
مفهوم اعتماد در روابط انسانی توجه زیادی را به خود جلب کرده است. اکثر ادبیات مرتبط با اعتماد بر تعریف، توسعه و نگهداری آن متمرکز میباشد. اعتماد در اصطلاح به معنای تکیه کردن، متکی شدن به کسی، کاری را بیگمان به او سپردن و واگذاری کار به کسی است (صراف فرد، ۱۳۸۷). اعتماد عموماً به عنوان ایمانی که شخص در مواجهه با اطلاعات ناقص پیدا میکند، توصیف شده است. به طور خاصتر، اعتماد وضعیتی روانشناختی شامل انتظارات دربارهی اقدامات دیگری، علیرغم آسیبپذیری برای اقدامات وی، است. بررسیها از بیانات نظری مبنی بر اینکه اعتماد با سادهلوحی و زودباوری مرتبط نیست و توانایی برای خطر کردن مناسب است، حمایت کرده است. بنابراین، اعتماد درون سازمانها همراه با شماری از نتایج سازمانی مطلوب است (روجلبرگ، ۲۰۰۷، ص ۸۳۷).
[۱] Montes Et Al
[۲] . Organizational Trust
[۳] . Hosmer
[۴] . Wilson
[۵] . Cook & Wall
[۶] . Robinson
[۷] . Mathai
[۸] . Mishra
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 514
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0