توسعه و بسط مدل :
اسکات و بروس(۱۹۹۵)باتکیه برکاردریور ( ١٩٧٩)بیان کردندکه سبکهای تصمیم گیری یادگرفتنی هستند و الگوی پاسخ به صورت عادت است که توسط یک شخص وقتی با شرایط تصمیم روبرو می شود، بروز می کند.آن ها کمی به نیازهای وظیفه تصمیم گیری و محیط توجه کردندوبیشتر به تفاوتهای افراد در رفتارتصمیم گیری پرداختند .
اسکات وبروس با بررسی سبکهای تصمیم گیری که قبلاً توسط دیگر دانشمندان پیشنهادشده بود، چهار مدل مقایسه ای برای سبکهای تصمیم گیری در نظر گرفته و تجزیه وتحلیل کردند. مدل اول، دو سبک تصمیم گیری را نشان می داد.۱-سبک عقلایی‐ وابسته ۲-سبک شهودی‐ فوری ‐ اجتنابی.یعنی در این مدل، عقلایی و وابسته به عنوان یک سبک و شهودی، فوری و اجتنابی به عنوان یک سبک در نظر گرفته شدند.
مدل دوم ،شامل سه سبک تصمیم گیری بود.۱-سبک تصمیم گیری عقلایی۲-سبک تصمیم گیری شهودی‐ فوری ‐ اجتنابی و ۳-سبک تصمیم گیری وابسته .به عبارت دیگر، آن ها در این مدل نسبت به مدل اول، وابسته را به عنوان یک سبک جدا از عقلایی در نظر گرفتند.
مدل سوم سه سبک تصمیم گیری را نشان می داد.۱-سبک عقلایی۲- سبک شهودی‐ فوری-سبک وابسته ۳-سبک اجتنابی. یعنی در این مدل نسبت به مدل قبلی، اجتنابی به عنوان یک سبک تصمیم گیری در نظر گرفته شد.
مدل چهارم شامل پنج سبک تصمیم گیری بود.در این مدل نسبت به مدل قبلی، شهودی و فوری به عنوان سبکهای جداگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند که در نهایت با انجام آزمون های گوناگون، سازگاری داخلی، اعتبار و ساختار عاملی بالایی برای این مدل به دست آمد و این مدل به عنوان مدل برتر نسبت به بقیه مدل ها، در نظر گرفته شد.
سبکهای تصمیم گیری اسکات و بروس
۱-عقلایی[۱] :دیدگاه های ساختار یافته و منطقی به تصمیم گیری
۲-شهودی:[۲] تکیه بر ظن ، احساس و ادراک
۳-وابسته:[۳] تکیه بر راهنمایی و پشتیبانی دیگران
۴-اجتنابی[۴]:به تعویق انداختن یا اجتناب از تصمیم گیری
۵-فوری[۵]: تمایل به تصمیم گیری ناگهانی و بدون فکر قبلی
در سبک عقلایی که یک سبک کنکاشی، تحلیلی و منطقی است، تصمیم گیران تاثیرات بلندمدت تصمیماتشان را ارزیابی می کنند و یک جهت گیری وظیفه ای مبتنی بر واقعیت قوی درتصمیم گیریهایشان دارند.به نظر می رسد این سبک مرتبط با تمایل به وارد کردن ساختار وکنترل درونی باشد. ممکن است هردو عمل ساختار دادن وکنترل درونی، منجربه رویکرد بالاشود .
تصمیماتی که بوسیله افراد با سبک شهودی اتخاذ می شود، دارای جهت گیری احساسی ومبتنی بر تمایل درونی به سوق دادن اطلاعات به سمت ظن وگمان است. تصمیمات شهودی، نسبتاً سریع و با اطلاعات محدود اتخاذ می شوند و اغلب اگر ظن و احساس اشتباه باشند، تغییرمی کنند .
تصمیم گیران شهودی احتمالاً خیلی درمعرض اشتباهات وتناقض هستندکه ممکن است مدیران رابه سمت عدم اطمینان و بی اعتمادی از جانب زیردستان و مافوقان بکشاند.پس به نظر می رسد این سبک منجر به رویکرد پایین شود.
سبک وابسته تصمیم گیری دارای خصوصیاتی نظیر استفاده از نظر، عقیده و پشتیبانی دیگران درتصمیم گیری است. افراد با سبک وابسته شدید، در تصمیماتشان نسبت به دیگران احساس مسوولیت می کنند.اگر این رفتار بعنوان یک مشارکت در نظر گرفته شود، ممکن است عکس العمل های مناسبی در مافوق ها و زیردستان ایجاد کند.در عوض اگر این رفتار به شکل تکیه بر دیگران در نظر گرفته شود، ممکن است یک واکنش منفی ایجاد کند .
از ویژگی های سبک اجتنابی، تاخیر و عدم پذیرش است برخلاف قطعیت اجتناب ازتصمیم گیری ممکن است بوسیله بعضی ازافراد برای کاهش نگرانی و اضطراب مرتبط باتصمیم گیری استفاده شود. مدیرانی که با به تعویق انداختن تصمیم گیریها موافقند، به نظرمی رسد مایلند گله و شکایت خودرا از ما فوق ها وزیردستان خود نشان دهند.از خصوصیات سبک فوری وجود احساس قوی ازآگاهی وحضورذهن و علاقه به تصمیم گیری با حداکثر سرعت ممکن است.تصمیم گیران فوری بیان کرده اندکه آن ها تصمیمات را به اقتضای وقت می گیرند، بدون اندکی تامل. این تصمیم گیران ممکن است بعنوان یک فرد قاطع (بدون فکر قبلی ) نگریسته شوند.بنابراین مشخص نیست که آیا این امرموجب ارزیابی رویکرد بالا می شود یا پایین (راش، مکنیلی و کوپر، ١٩٩۶).
با توجه به مطالب یادشده، پژوهشگر معتقد است که تصمیم گیری عقلایی، به تصمیمات باکیفیت بالا منجر می شودکه خود می تواند موجب افزایش رویکردمالی شود.همچنین تصمیمات اجتنابی وفوری نیز به تصمیمات با کیفیت پایین می انجامد.فرض بر این است که سبک تصمیم گیری وابسته به عنوان تصمیم گیری مشارکتی لحاظ شده وتاثیرآن مثبت باشدوتصمیم گیری شهودی منجر به رویکرد پایین گردد.
بخش دوم:
بانک سازمانی است که جای اندوختن پول و سرمایهی مردم است.بانکها با پول اندخته شده، به داد و ستد میپردازند و طرحهای اقتصادی بزرگ را پیش میبرند. بخشی از سود به دست آمده از این کارها به سپردهگذاران پرداخت میشود.بانکها به سپردهگذاران وام نیز میدهندوسپردهگذاران باداشتن سندهای شناختهشدهای مانند چک میتوانندبدون جابهجایی پول به دادوستد بپردازند. پیشینهی بانکداری دستکم به ۲ هزار سال پیش از میلاد باز میگردد و ایرانیان در این کار پیشتاز بودهاند(کاظم بجنوردی،۱۳۸۱).
اوج بانکداری ایرانی را باید در دوران ساسانیان جست. در این دوره نیز سکههای طلا و نقره در همه جا به فراوانی در دادوستدها به کار میرفت. اما در آن دوره به جای جابهجای پول، از برات نیز بهره میگرفتند. برات سندی نوشتاری و شناخته شده بود که کار چک را انجام میداد. برات را از سدههای پیشین میشناختند، اما به کارگیری گستردهی آن به دوران ساسانی بازمیگردد(کاظم بجنوردی،۱۳۸۱)
پیشنهاد بنیانگذاری بانک در ایران را نخستینبار ژان ساوالان (Savalan .J) فرانسوی در سال ۱۸۶۴ میلادی، هنگامی که میرزا محمودخان ناصرالملک برای بستن قرارداد بنیانگذاری راهآهن در لندن بود، به او داد. پس از آن، بنگاه فرانسوی ارلانگه (Erlangeh) در سال ۱۸۸۶ کوشید امتیاز برپایی بانک در ایران را به دست آورد که به نتیجه نرسید. در همین زمان، روشنفکران و سرمایهداران ایرانی نیز کوشیدند نیاز کشور به داشتن بانک را برای دولتمردان قاجار روشن کنند. برای مثال، میرزا ملکمخان ناظمالدوله کتابی پیرامون نیاز کشور به بانک نوشت و محمد حسین امینالضرب، از بازرگانان و صرافان سرشناس، در نامهای به ناصرالدین شاه نیاز کشور را به بانک به او گوشزد کرد. چند نفر از بازرگانان و سرشناسان ایرانی مقیم عثمانی(ترکیه) نیز برای بنیانگذاری بانک در ایران کوشش کردند. آنان میخواستند با همکاری سرمایهگذاران فرانسوی و بانک عثمانی، بانکی به نام بانک ایران و افغانستان، برپا کنند. اما چون سرمایهگذاران فرانسوی به سودآوری آن بانک اطمینان نداشتند، همکاری نکردند و چنین بانکی بازگشایی نشد(مصطفی داماد،۱۳۸۱).
بانک شرق جدید، نخستین بانک نوین در سال ۱۲۶۷ خورشیدی/۱۸۸۸ میلادی با نام بانک شرق جدید(New Oriental Banking) در تهران بازگشایی شد و درشهرهای مشهد، اصفهان، رشت، شیراز، بوشهر و تبریز نیز شعبه داشت. آن بانک یک بنیاد انگلیسی بود که در دیگر کشورهای آسیایی نیز شعبه داشت و توانست در زمان اندکی نرخ بهره را به ۱۲ درصد کاهش دهد. آن بانک برای سپردههای جاری ۵/۲ درصد، برای سپردههای ششماهه، ۴ درصد و برای سپردههای یکساله، ۶ درصد بهره میپرداخت. شعبهی بانک تهران حوالههای ۵ قرانی صادر میکرد که چون حواله به بانک میرسید، وجه آن را به صورت سکهی نقره میپرداختند. این بانک در برابر وامی که پرداخت میکرد، ۱۲ درصد بهره میگرفت که برای شاه ایران حدود ۶ تا ۸ درصد بود.
بنابراین دست یابی به معیارهای یک نظام بانکی قوی وکارآمدکه به افشاء اطلاعات مربوط به فعالیتها و موقعیت مالی سیستم بانکی اقدام نماید، ضروری است.تجزیه و تحلیل رویکرد بانکها نه تنها از دید اقتصادی، بلکه از نظر جلب اعتماد عمومی نیز بسیار مهم تلقی می شود و باعث بهبود کیفیت مدیریت بانک نیز می شود.ضمن این که علاوه بر سایر شرایطی که بررویکردیک سازمان تاثیرگذار است، توجه به کیفیت زندگی کاری یعنی مجموعه ای از شرایط واقعی کار در یک سازمان که شامل میزان حقوق و مزایا، امکانات رفاهی، بهداشتی، ایمنی، مشارکت در تصمیم گیری، مردم سالاری، سرپرستی، تنوع و چرخش کاری و غنی بودن مشاغل و …می شود، ازمهمترین الزاماتی است که باید مورد نظر مدیران قرار گیرد(سلمانی، ١٣٨۴).
۱-ارزیابی سیاستها و تصمیمات اتخاذ شده از طرف مدیران بانکها
۲-رتبه بندی بانکها نسبت به یکدیگر با توجه به کارایی آنها
۳-معیاری برای سنجش رویکرد مدیریت بانک
۴-وسیله ای، جهت تعیین نقاط ضعف و قوت بانک( علیرضایی، ١٣٨٢)
قبل از ورود به مدل مورد استفاده برای ارزیابی رویکرد مالی بانکها در این تحقیق، چند شاخص ارزیابی که در تحقیقات محققان دیگر مورد استفاده قرار گرفته است،بیان می شود.
ونکاترامان[۶] رویکرد مالی را شامل رشد و سودآوری دانسته است(جف و همکاران، ٢٠٠۶).
در این تحقیق، از معیار های ارزیابی رویکردبانکهاکه توسط وزارت اموراقتصادی ودارایی در سال ١٣۹۰ انجام شده است، استفاده می شود که شامل موارد زیر است:
[۱] Rational
[۲] Intuitive
[۳] Dependent
[۴] Avoidant
[۵]Spontaneous
[۶] Venkatraman
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: